صلوات

صلوات بر محمد و آل محمد

۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

غزالی و راه زنان

غزالی، دانشمند شهیر اسلامی، اهل طوس بود، طوس قریه ای است در نزدیکی مشهد. در آن وقت یعنی قرن پنجم هجری، نیشابور مرکز سواد اعظم در آن ناحیه بود و دار العلم می شد. 


ادامه مطلب...
۲۶ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۳۵ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

بازاری و عابر

مردی درشت استخوان و بلند قامت که اندامی ورزیده و صورتی آفتاب خورده و زد و خورد های میان جنگ یادگیاری بر چهره اش گذاشته و گوشه ی چشمش را دریده بود.

 

ادامه مطلب...
۲۶ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۲۷ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

مستمند و ثروتمند

رسول اکرم صلی الله علیه و آله طبق معمول در مجلس خود نشسته بود یاران گرداگردش حلقه زده او را مانند نگین انگشتر در میان گرفته بودند 

ادامه مطلب...
۲۵ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۴۰ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

علی و عاصم

علی علیه السلام بعد ا زخاتمه ی جنگ جمل وارد شهر بصره شد. در خلال ایامی که در بصره بود روزی به عیادت یکی از یارانش به نام علاء بن زیاد حارثی رفت. این مرد خانه مجلل و وسیعی داشت علی همین که خانه را با آن عظمت و وسعت، به او گفت:

 

ادامه مطلب...
۱۹ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۵۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

امام صادق و گروهی از متصوفه

سفیان ثوری، که در مدینه می زیست بر امام صادق وارد شد .امام را دیدجامه ای سپیدو بسیار لطیف – مانند پرده نازکی که میانسفید تخم مرغ و پوست آن است و آندو را از هم جدا می سازد پوشیده است به عنوان اعتراض گفت: «این جامه سزاوار تو نیست تو نمی بایست خود را به زیور های دنیا آلوده سازی. از تو انتظار می رود که زهد بورزی و تقوا داشته باشی و خود را از مال دنیا دورنگه داری. امام: « میخواهم به تو سخنی بگویم، خوب گوش کن

 

ادامه مطلب...
۱۹ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۴۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

مسیحی و زره علی علیه السلام

در زمان خلافت علی (ع) در کوفه زره آن حضرت گم شد. پس از چندی در نزدیک یک مرد مسیحی پیدا شد. علی او را به محضر قاضی برد و اقامه ی دعوی کرد که : «این زره آن من است ، نه آن را فروختم و نه آن را به مسی بخشیدم و اکنون آن را در نزد این مرد یافتم.» قاضی به مسیحی گفت: «خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه می گویی؟ » او گفت: «این زره مال خود من است، و در عین حال گفته خلافت را تکذیبنمی کنم ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد.

 

ادامه مطلب...
۱۹ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۴۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

مردی که اندرز خواست

مردی از بادیه به مدینه آمد و به حضور رسول اکرم رسید. از آن حضرت پندی تقاضا کردرسول اکرم به او فرمود: «خشم نگیر و بیش از این چیزی نفرمود. آن مرد به قبیله ی خویش برگشت. اتفاقا وقتی به قبیله ی خویش رسید، اطلاع یافت که در نبودن او حادثه ی مهمی پیش آمده، از این که قرار جوانان قوم او دستبردی

ادامه مطلب...
۱۹ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۰۷ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی