صلوات

صلوات بر محمد و آل محمد

۲۴ مطلب با موضوع «داستان راستان شهید مطهری رحمه الله» ثبت شده است

بستن زانوی شتر

قافله چندین ساعت را رفته بود آثار خستگی در سواران و در مرکب ها پدید گشته بود. همین که به  منزلی رسیدند که آنجا آبی بود، قافله فرود آمد. رسول اکرم نیز به همراه قافله بود شتر خویش را خوابانید و پیاده شد. قبل از همه چیز، همه در فکر بودند که خود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم کنند.

ادامه مطلب...
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۵۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

رسول اکرم صل الله و آله وسلم و دو حلقه ی جمعیت

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مسجد مدینه شد، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود و هر دسته ای حلقه ای تشکیل داده سرگرم کاری بودند.

ادامه مطلب...
۱۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۲۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

خواهش دعا




 شخصی باهیجان و اضطراب به حضور امام صادق (علیه السلام) آمد و گفت:«درباره ی من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد، که خیلی فقیر و تنگ دستم.» 

امام:«هرگز دعا نمی کنم.


 

ادامه مطلب...
۱۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۳۴ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی

مردی که کمک خواست


به گذشته پرمشقت خویش می اندیشید، به یادش می افتاد که چه روز های تلخ و پر مرارتی را پشت سر گذاشته، روز هایی که حتی قادر نبود قوت روزانه ی زن وکودکان معصومش را هم فراهم نماید. با خود فکر کرد که چگونه یک جمله ی کوتاه

- فقط یک جمله

- که در سه نوبت پرده ی گوشش را نواخت، به روحش نیرو داد و مسیر زندگانی اش را عوض کرد و ...

ادامه مطلب...
۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۲۹ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین نصرالهی